بسمه الله الرحمن الرحیم
گويش تنها یادگارفرهنگ گرانبهای روستای طرقرود
زبان وسیله ارتباط .گفتگو وانتقال فرهنگ واندیشه هاست.زبان طرقی به عنوان يك گويش ازگويشهاي زبان شيرين فارسي ، وسیله ارتباطی مردم روستای با صفای طرقرود نطنز است.روستایی که تاریخی به بلندای کوه کرکس رابر دوش می کشد .تاریخ وفرهنگ آن به بیش ازدوهزارسال پیش بازمیگردد.اما دراثرظلم وجور زمانه وحکومت های نالایق وازطرف دیگرخودخواهی وخود پرستی های خان ها و ارباب ها روزبه روز آن فرهنگ اصیل کم رنگترو کم رنگترشده است.این داستان ازبین رفتن هویت وفرهنگ جای پرسش ها ی زیادی داردکه میشود درباره آن مطالعه و بحث نمود.اکنون که گذشت زمان این تاریخ واین فرهنگ عظیم رابه گذشته های دور سپرده است واینک تنها چیزی که ازآن باقی مانده است همین گويش طرقی است.بنا برتحقيق كارشناسان تعداد زيادي از گويشهاي قديمي در حال نابود شدن است.شاید به جرات بتوان گفت که گويش طرقی تنها اثر فرهنگی است که باقی مانده است.ما میراث دار این گويش هستیم .دراین روزگار وانفسا شاید تنها کاری که ازدست ما برمی آید این است که درپایداری این تنها میراث فرهنگی تلاش کنیم.درهمین راستا برآن شده ایم که ازهمه دلسوخته گان این فرهنگ کمک و یاری بخواهیم. منتظردستهای پرمحبت شما هستیم.اینک با مقدمه فوق چند بیت شعرناقابل ر ا به گويش طرقی تقدیم دل سوختگان وشیفتگان این میراث فرهنگی می نمایم و ازاین به بعد با استعانت ازپروردگار یکتا تلاش میکنم تا جایی که بتوانم این مسیر را ادامه دهم انشاا....
و اما شعر به گويش شیرین طرقی:
( ده هامادِ چی چی بمنده تنها ازمون درقی بمنده )
ذکر خدا
صُب کِه ازخُو اُورَاًحُسه ذِکر خدا کی تو چمت که تاک انه دست به دعا گی
کار زیادَه یُویِه دشتُ یُویه صحرا کارِ خوبِت چی چیَه ذکرخدا کی
همو خُوو دِره وُ خُُووهای خوش اَینه چِمت تاک نِه وُ بِیی اِندو کا هایه
حاج غِضنفر مش غلومُ اوسا حَیدر ئورو کادرند وَُ کیه ها شو کاهایه
مَو و وییینُِِ و گُلُوین ؛ کوه کرگِس همه سرها شو بالا روو به خدایه
مِرِنجین اوو اَخِرَه سرش بالایه راشتی راشتی نزانهِ که حق کاهایه
مُو خدا شکر اَکُورو یُو این زُومونَه دستهام ازدستهای ظالمین وُویا یَه
و اما برای آنها که باگويش طرقی زیاد آشنا نیستند . معنی شعر فوق تقدیم می شود:
صبح که ازخواب بیدار میشی ذکرخدا کن چشم هات که وا میکنی دست به دعا بگیر
کار زیاده توی دشت و توی صحرا کار خوب تو چیه ذکرخدا کن
هنوز خوابی و خوابهای خوش میبینی چشمهات باز کن ببین اینجا کجاست
حاج غضنفر و مشهدی غلام و استاد حیدر امروز کجا هستند خانه هایشان کجاست
درخت انگورو بید و گلابی و کوه کرکس همه سرهایشان بطرف خدا ودرحال دعا هستند
گنجشگ وقتی آب می نوشد خدا راشکر میکند راستی می دانی که خدا کجاست؟
من خدا را شکر می کنم که در این زمانه دستهایم از دستهای ظالم جداست
منتظر شعر بعدی درباره کاروانسرا باشید.
:: بازدید از این مطلب : 1363
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1